خطر سوسيالیسم و استبداد ديني كمتر از غربزدگي نيست
«من به جرات ميتوانم بگويم که قويترين شاگرد امام(ره)در شناخت جريانات سياسي، استاد مطهري بودند، ايشان در برخورد با افراد و گروههاي سياسي به راحتي ميتوانست تشخيص دهد، اين افراد و گروهها دچار چه انحرافاتي در حوزه معرفتي و اعتقادي هستند و البته امروز ما نيازمند افرادي چون شهيد مطهري هستيم.
تاريخ: ۱۳ مرداد ۱۳۸۸ – ۱۵:۱۴
مهمترين نوآوري علمي استاد مطهري در حوزه معرفت شناسي، ارايه نظريه اجتماعي در باب فلسفه اسلامي است، كه در آن علاوه بر واقعيت فردي يك واقعيت ديگري به نام جامعه وجود دارد که در برگيرنده قواعد و قوانين مستقل از فرد است.
به گزارش «تابناک» به نقل از پايگاه اينترنتي دكتر محسن رضايي، وي در همايش نگاه مطهر با تبيين انديشه اجتماعي شهيد مطهري که در دانشکده علوم حديث برگزار ميشد، با بيان مطلب بالا گفت: «مهمترين نوآوري علمي استاد مطهري در حوزه معرفت شناسي ارايه نظريه اجتماعي در باب فلسفه اسلامي است كه در آن علاوه بر واقعيت فردي يك واقعيت ديگري به نام جامعه وجود دارد که در برگيرنده قواعد و قوانين مستقل از فرد است.»
دكتر رضايي افزود: «اگر اين ديدگاه شهيد مطهري را بپذيريم آنگاه ما با سه واقعيت در زندگي خود روبهرو هستيم: واقعيت فردي، اجتماعي و دولت. چنين بينشي به ما كمك ميكند كه ساخت جامعه اسلامي را بر اساس اين سه واقعيت طراحي كنيم.»
وي ادامه داد: «جامعه اسلامي بر اساس اصالت فرد يا بر اساس اصالت دولت شكل نميگيرد و حتي اگر دولت يك دولت اسلامي باشد و بخواهد جامعه را بر اساس اصالت دولت و دولت محوري ساماندهي كند يا به سوسياليسم ديني كشيده ميشود يا به استبداد ديني که خطر آنها کمتر از غربزدگي نيست».
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه سخنان خود با تاکيد بر اينکه استاد مطهري متخصص جريان شناسي سياسي بود اظهار داشت: «من به جرات ميتوانم بگويم که قويترين شاگرد امام(ره)در شناخت جريانات سياسي، استاد مطهري بودند، ايشان در برخورد با افراد و گروههاي سياسي به راحتي ميتوانست تشخيص دهد، اين افراد و گروهها دچار چه انحرافاتي در حوزه معرفتي و اعتقادي هستند و البته امروز ما نيازمند افرادي چون شهيد مطهري هستيم.»
رضايي در پاسخ به سوالي درباره الگوي فعلي جامعه ايران گفت: «متاسفانه دولتها، پس از انقلاب اسلامي تاكنون يا اداره جامعه را بر اساس جامعه مدني و يا بر اساس جامعه دولتي پيگيري كردهاند كه اولي به غرب زدگي و دومي يا به سوسياليسم كشيده ميشود و يا به استبداد ديني كه خطر آنها كمتر از غربزدگي نيست.»
وي تاکيد کرد: «در جامعه اسلامي هم بعد مدني وجود دارد، يعني آزاديها و حقوق شهروندي در حد اعلاء آن محترم است ،و هم بعد اخلاقي و اعتقادي، در حالي كه جامعه مدني خالي از بعد اخلاقي و اعتقادي است و جامعه دولتي خالي از آزادي و اخلاق است ،اگرچه در برخي از اشكال آن خالي از اعتقادات هم خواهد بود.»